نمیدونم بگم راحت شدی. بگم خوابیدی بدون لالایی و قصه بگم راحت شدی از سختی ها بگم راحت شدي از تنهایی ها بگم تموم شد استرس ها بگم تموم شد نگرانی ها بگم تموم شد یتیمی ها بگم تموم شد اون همه بار مسئولیت ها بگم تموم شد دوری از مادر دوری از پدر دوری از همسر دوری از فرزند بگم تموم شد بی مهری ها بگم تموم شد امتحانای خدا از تو از ما بگم رفت مظهر ظهور لطف رحمت خدا بگم چقدر مادري کردی پدری کردی؟ بگم چقدر گذشت داشتی؟ بگم چقدر خودخواهی در تو مرده بود؟ بگم چقدر فداکاری؟ بگم چقدر درک متقابل داشتی؟