حدود بیست سالگی یک حسی در وجودم بود که موضوع این نوشته است
حدود بیست سالگی یک حسی در وجودم بود که موضوع این نوشته است.
مقدمه:
اونم این بود که ما در فیزیک x داریم. مسافت بهش میگن. که اگر نرخ دلتای ایکس رو هر ثانیه حساب کنیم میشه سرعت. و اگر دلتای سرعت رو در هر ثانیه یا دقیقه یا ساعت حساب کنیم میشه شتاب.
الان که چند هفته است با مفهوم تقوا حدود 9 جلسه از مباحث آقای پناهیان رو دارم گوش میدم. یک چیزی یادم اومد گفتم با شما در جریان بزارم ببینیم درسته غلطه یا خیر.
حسی که در وجودم بود این بود که وقتی شما فضایل رو انجام میدید روح شما ظرفیت بالاتری پیدا میکنه. و شاید تشنه تر میشه. و اگر بعدش یک آدمی بشید که کمتر گناه کنه یا کمتر خوبی کنه. ظرفیت وجود شما دوباره کم میشه.
شبیه این رو خیلی جاها داریم. مثلا در عادت به خوردن و حجم خوردن. یا عادت به خوابیدن یا حجم کلی خوابیدن و میانگینش در هفته. شاید شبیه این باشه از جهاتی. و از جهات دیگه نباشه.
به هر حال این یک مثال بود.
الان دارم به این فکر میکنم که سرعت خوب بودن و تقوا داشتن و دعا خواندن و قرآن خواندن و گناه نکردن اگر مثبت باشه میشه شتاب خوب بودن و با اخلاق بودن که میتونیم بهش بگیم تقوا
تقوا از این جهت میتونه به این معنی باشه که اون نرخ شتاب که گرفتی در خودت حفظ کن مثبت کن. مواظب باش منفی نشه
من بار در زندگی تجربه کردم که اگر کسی رشد کنه پیشرفت کنه مسیولیتش سنگین تره و باید بیشتر مواظبت کنه و دیگه نمیتونه اندازه یک آدم معمولی با تقوا باشه
شنیدیم و تجربه کردیم که باید هر چی بیشتر از یک نردبان بالا میریم بیشتر و بیشتر مواظب باشیم
شنیدیم که یک کسی با اون همه درجات سقوط کرد. در قرآن هم داریم کسی که از پای فرشته خاکی برداشت و گوساله ای درست کرد. و بی تقوا شد
دیدیم کسانی که آیت الله هستند و در طول مدت یک سال هر چی دارن از دست میدن
دیدیم خادمان ملت رو که با یک انحراف تقوایی که داشتن نورانیت که داشتن از بین میره
اگر اخلاق رو یک معیار بگیریم. تقوا میشه سرعت رشد اخلاق و حفظ اخلاق از بدی ها.
اگر رشد اخلاق و رشد فضایل و رشد حرکت به سمت حق و حقیقت و خداوند رو یک نرخ ریاضی در فرافیزیک تصور کنیم. تقوا میشه شتاب حرکت انسان به سمت خدا. که باید مثبت باشه و روزافزون سرعتش بیشتر بشه
برای همین اگر کسی سرعتش زیاد میشه باید قدرت ترمزش خیلی بیشتر باشه. قدرت مواظبت جاده و قدرت مقابله با شیطان رو در خودش خیلی خیلی بیشتر کنه.
برای همین هر چی خوبی هات رو بیشتر میکنی باید تقوا چند برابر در تو بهتر بشه. مواظبت حضور قلب.
شاید برای همین امره که این همه دعا و حدیث و روایت و آیات الهی و داستان ها و عبرت ها اهمیت پیدا میکنن.
فعلا دارم روی این موضوع بیشتر فکر میکنم. خدا عاقبت همه ما رو ختم به خیر کنه.
اما یک مفهوم دیگه هم در ذهن بوده از قدیم. لحظه مرگ انسان با شتاب مثبت میره اون دنیا و عوامل دنیایی و مرگ و میر از بین میره و سرعت شتاب ابدی انسان برای حرکت به سوی جایگاه ابدی بیشتر میشه.
از جهتی مرگ لحظه ای است که انسان از مدار زمین خارج میشه و در بینهایت شتاب میگیره. مثل اتفاقی که برای یک فضانورد در یک سفینه فضایی میافته.
سفینه دور زمین شتاب میگیره از جاذبه استفاده میکنه و لحظه پرتاب خودش رو از جاذبه ی زمین خارج میکنه و به سوی یک نقطه مشخص بی انتها حرکت میکنه.
حالا گر یک سفینه باش تاب بالا مسیر رو اشتباه بره هر لحظه از مسیر اصلی دورتر میشه و برگشتش خیلی بعیده.
والعاقبت للمتقین. صدق الله العلی العظیم.