درباره تیم سازی
درباره تیم سازی. چه فوتبال چه نرم افزار چه خصوصی چه دولتی.
مشکل مدیری است که از کارمندش ضعیف تر باشه. یا احساس ضعف کنه. جایگاه خودش رو ندونه.
تواضع بیجا تکبر بیجا. با کارمنداش داشته باشه
مثل اینکه سلول مغز احساس تکبر کنه دربرابر سلول معده.
خب عزیز دل انرژیت داری از برکت وجود سلول معده میگیری.
برتری نداری. هر کسی داره کار خودش انجام میده.
سلول چشم خیال کنه من نباشم خب اون یکی هم میگه من نباشم.
تیم یعنی همین. هیچ برتری مسی به هیچ کدوم اعضای تیم آرژانتین نداشته باشه اگر داشته باشه میشه فرانسه و انگلیس که میبازه.
اون تیمی میبره که همه در خدمت تیم باشن. کسی شاخ نشه. کسی کسی رو دعوا نکنه برای یک توپ که از دست میره. یا اشتباهی که رخ میده.
یک سیستم وقتی درست چیده میشه درست هم پیش میره.
وقتی یک نفر توی کار همه دخالت کنه. همه چیز به هم میریزه.
تو اصلا وظیفت امر و نهی کردن و بهبود تیم نیست. راستش اخلاقش نداری. یه چیزهایی میدونی ولی کار تو نیست تو بشین کار خودتو انجام بده.
مشکل اصلی اینجاست که مدت زیادی مدیران به دلیل سرشلوغی بدون نظارت یک نفر رها کنن
مشکل اصلی اینجاست که نیستن که ببینن وقتی قدرت دادی دست یک نفر بدون نظارت چه بلایی سر تیم میاره
مشکل اصلی اینجاست که نیستی. وقتی هستی ترمز دستی اون افراد که ترمز و تقوا ندارن رو میکشی.
مشکل اصلی اینجاست که جلوی تو رعایت میکنن حدود رو و پشت سر تو تحکم میکنن و بچه های تیم ات هم زیر آب زن نیستن همش بیان بشینن گله کنن. صبوری میکنن. صبوری بیجا
مشکل اصلی اینجاست که المومن نصفه احتمال و نصفه تغافل. همه صفات رو داشته باشی نتونی معلمی کنی نتونی صبور باشی نتونی اجازه اشتباه به کسی بدی. همش غر بزنی همش تیز برخورد کنی همه صفات مومن بودن دیگه که داری نقش بر آب است.
اخلاق خیلی مهمه. اینکه بدونی چه جوری یک مشکل ریز که توی خروجی پیش میاد رو حل کنی. کجا جای تشویق است کجا جای اغماض
بعضی شخصیت ها هستن با دیدن یک نقص ، با یک حرف کوچیک میان همه چیز رو خراب میکنن. حال همه بچه های تیم که دارن پیشرفت میکنن رو میگیرن
بعضی آدما سخت گیرن. گذشت ندارن. فرق آدم و کامپیوتر نمیدونن. رهبری بلد نیستن. اخلاق رهبری ندارن. زبونشون تنده. همرو نیش میزنن.
حرف حق میزنن اما در قالب یک اخلاق زشت زهر دار.
بزرگی ندارن و دل دریا ندارن. مثل یک حوض کوچیک میمونن که یک آجر میاندازی تلاطم بر میداره. بعدش هم پشیمون میشن ولی فایده نداره زخم رو زدن و دل ها رو شکستن.
همیشه هم انگار با زیر دست هاشون و ضعیف تر ها تند تر هستند. با هم ارز های خودشون روبرو نمیشن. این نشون میده معنی قدرت رو میفهمن. جایی زور میگن که میتونن. جایی که نمیتونن کنترل میکنن. پس میتونن کنترل کنن.
این بچه ها پیش ما امانت هستن. سخت گیری جواب نمیده اگر قرار بود جواب بده 14 معصوم سخت گیری میکردن. بلد بودن ببرن و برخورد کنن اما صبوری میکردن