الان صد تا آخوند و روحانی و استاد دانشگاه خوب که مینویسن اطراف خودم دارم که میخواهم همرو بیارم در این سیستم که درست کردیم صد تا وبلاگ نویس هم بیاریم میریم فاز سوم. فاز سوم باید صد تا روحانی محقق امام جمعه های ایران رو وصل کنیم به این صد تا وبلاگ نویس طوری که مطالب اون ها رو این افراد ببینن و خوراک معنوی و علمی داشته باشن برای تولید محتوا برای سوژه هایی که از صبح تا شب دشمنان ما دارن روی اون موضوعات دلار خرج میکنن ما باید سوالات شبهه ها رو برای این صد نفر محقق بفرستیم و پاسخ ها رو بخونیم و هضم کنیم و بفهمیم با زبان خودمون توی وبلاگ هامون منتشر کنیم منظورم این نیست که مثل روبات مطالب صد نفر محقق رو منتشر کنیم نه منظورم اینه که یک مجله ای تشکیل میشه از مطالب روز که اونها بنویسن یک مجله مجازی هم تشکیل میشه از مطالب و سوالات ما که وسط جبهه نبرد برای ما و چوان ها پیش میاد یک مدل درست میشه از دو دسته از طیف محققین و نویسندگان. که اینها به صورت گراف اجتماعی وصل هستند به عموم جامعه و خوانندگان ویرگولی که میتونه مدل اولیه ای باشه برای گام های بعدی مون که سازمان دهی شون کنیم برای گروه اول یعنی محققین ما شبهه ها و اشکالات و سوالات مردم رو میفرستیم که فکر کنن بنویسن با مشکلات مردم و جوانان آشنا باشن برای گروه دوم یعنی نویسندگان هم در حقیقت فضایی رو فراهم کردیم که شبهه ها و سوالات و نیاز هار جدی مردم و عموم و عوام الناس رو بشناسن. چه اون سوالات موج هایی که درتوییتر هست چه اونا که در ویرگول پیش میاد این شکلی ذهن ها متمرکز میشه روی موضوعات اصلی قلم ها سرمایه گذاری میشه روی سوزه های مهم و سوژه های فرعی خود به خود کنار میره و کمی هدفمند تر قلم های بچه ها هزینه میشه